آلبوم مشترك “موج هاي جديد ايران” با حضور هنرمنداني چون رضا ولي ، نادر مشايكي ، روزبه رفيعي و علي گرجي در ساختار موسيقي كلاسيك ساخته شد. به گزارش مجله زنده خبري ، آلبوم “موج هاي جديد ايران” توسط “پتريكور” و محمدامين شريفي در ايالات متحده و ايران منتشر مي شود. محمدامين شريفي درباره اين …
ساخت يك آلبوم موسيقي كلاسيك با حضور ۵۰ آهنگساز https://livemag.ir/2021/02/ساخت-يك-آلبوم-موسيقي-كلاسيك-با-حضور-۵۰-آ/ https://livemag.ir/2021/02/ساخت-يك-آلبوم-موسيقي-كلاسيك-با-حضور-۵۰-آ/#respond مجله زنده خبري Thu, 25 Feb 2021 09:55:39 0000 فرهنگ و هنر https://livemag.ir/2021/02/ساخت-يك-آلبوم-موسيقي-كلاسيك-با-حضور-۵۰-آ/ آلبوم مشترك “موج هاي جديد ايران” با حضور هنرمنداني چون رضا ولي ، نادر مشايكي ، روزبه رفيعي و علي گرجي در ساختار موسيقي كلاسيك ساخته شد. به گزارش مجله زنده خبري ، آلبوم “موج هاي جديد ايران” توسط “پتريكور” و محمدامين شريفي در ايالات متحده و ايران منتشر مي شود. محمدامين شريفي درباره اين …
آلبوم مشترك “موج هاي جديد ايران” با حضور هنرمنداني چون رضا ولي ، نادر مشايكي ، روزبه رفيعي و علي گرجي در ساختار موسيقي كلاسيك ساخته شد.
به گزارش مجله زنده خبري ، آلبوم “موج هاي جديد ايران” توسط “پتريكور” و محمدامين شريفي در ايالات متحده و ايران منتشر مي شود.
محمدامين شريفي درباره اين پروژه مي گويد: “موج هاي جديد ايران” مانند قاب است ، تصويري از لحظه اي از موسيقي كلاسيك امروز ايران. تصويري كه تاريخ موسيقي ايراني را در آينده شكل مي دهد يا به درك موسيقي ايراني در اين دوره كمك مي كند. آئينه اي از فعاليتهاي مختلف نوازندگان ايراني در سالهاي آخر قرن 14. همراهي 50 آهنگساز و سبك مشهور با ظاهري منحصر به فرد يك اتفاق ويژه و ماندگار در تاريخ موسيقي ايران است. به خصوص در موسيقي كلاسيك. “پروژه موج هاي جديد ايران به دنبال نشان دادن هويت و فرهنگ ايراني ايراني در قالب موسيقي معاصر از منظر آهنگسازان نسل هاي مختلف است.”
رضا ولي همچنين در ميزگردي با عنوان “موج هاي جديد ايران” درباره ناسازگاري موسيقي معاصر با فرهنگ و هنر ايراني اظهار داشت: وقتي مي گوييم مدرن ، لزوماً آنلاين اروپا نيست ، بلكه به معناي مدرن است. در قرن حاضر تجربه خواهيم كرد كه مدرن و مدرن بين المللي مي شوند و ديگر تمبر اروپايي نخواهند داشت. در ايران ، ما از زواياي مختلف ، موسيقي معاصر و مدرن را مي بينيم كه كمي ديرتر به وجود آمد. اين موج موسيقي كه معاصر بود اما ايراني نيز بود ، از لحاظ تاريخي كمي از شعر و نقاشي عقب است ، اما هنوز به ايران آمد و هنوز هم وجود دارد. اين بخشي از طيف موسيقي معاصر است ، همانطور كه نقاشي معاصر به خودي خود يك طيف است ، سينماي معاصر و شعر معاصر يك طيف هستند ، به عنوان مثال ، برخي در زمان نيما شعر مي گويند و ديگران شعر آزاد مي نويسند ، اما هر دو گروه شعر مي گويند به فارسي.
علي گرجي در تعريف خود از “موسيقي معاصر” مي گويد: “عباراتي مانند موسيقي جديد ، مدرن ، معاصر ، جاري و … آنها هميشه براي نامگذاري گروهي از آثار موسيقي استفاده مي شوند كه ادعا مي كنند بالاترين آينه زيبايي شناختي انسانهاي زمان خود هستند. چنين عبارتي به خودي خود مسئله ساز است. بعلاوه ، هيچ يك از اين مفاهيم شاخص كاملي از مسئله پيچيده اي نيستند كه با آن سر و كار داريم ؛ زيرا هركس مشكلات مبهم خاص خود را دارد. به عنوان مثال ، صفت معاصر در عبارت رايج “موسيقي معاصر” بايد آهنگسازاني مانند باخ ، بتهوون و وبرن هميشه ايده مدرنيته را به چالش كشيده اند. مشكل اصطلاح موسيقي جديد يا مدرن عمدتاً در طبيعت متناقض آن از موسيقي قديمي و قديمي است. اصطلاح موسيقي مدرن بارها در سراسر كشور استفاده شده است تاريخ موسيقي غربي و در دوره هاي مختلف تاريخي و منعكس كننده عمدتا تفاوت اصلي در تركيب و طعم گوش دادن از آن دوره است ، كه خود ارتباط تنگاتنگي با تغييرات اجتماعي داشتند و و توسعه. از آنجا كه اين اصطلاح هميشه براي انكار ، س questionال يا مشخص كردن خود و انواع ديگر موسيقي به كار رفته است ، به راحتي به عنوان ساز نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.
وي ادامه مي دهد: به عنوان مثال ، در اوايل قرن هفدهم ، عبارت “موسيقي به سبك مدرن” در تقابل با موسيقي منسوخ قرن گذشته قرار گرفت و بر رونق آن تأكيد كرد و به ويژه به عنوان ابزاري تبليغاتي در صفحه اول نمرات گران قيمت. چاپ قابل مشاهده است. سرانجام ، اندكي پس از جنگ جهاني اول در سال 1919 ، پل بكر از اصطلاح موسيقي جديد براي توصيف موسيقي استفاده كرد كه اساس موسيقي كلاسيك و رمانتيك منسوخ شده را زير سوال مي برد و آن را با موسيقي شايد معاصر اما به سبك قديمي در تضاد قرار مي داد. آهنگسازاني مانند ريچارد اشتراوس. آنچه امروزه ما موسيقي نو مي ناميم ، كمابيش از همان تعريف صد سال پيش ناشي مي شود ، كه پس از جنگ جهاني دوم در خلا and فرهنگي اجتماعي آلمان بازتوليد و احيا شد.
روزبه رفيعي نيز در اين باره مي گويد: در اتريش ، عبارت Neu Musik يا موسيقي جديد بيشتر رايج است ، بنابراين استفاده از اين كلمات نيز مي تواند تابعي از موقعيت جغرافيايي باشد. “موسيقي معاصر” دقيق نيست زيرا ژانرهاي مختلف نامرتبط از اين عنوان براي نامگذاري خود استفاده مي كنند ، بنابراين وقتي به شخصي مي گوييد “موسيقي معاصر” مي تواند به ژانرهاي مختلفي اشاره داشته باشد. از طرف ديگر ، “موسيقي جديد” نيز مشكلات خود را دارد. در طول تاريخ هنر با اين كلمه يا چيزي شبيه به آن روبرو مي شويم. هنر مدرن در قرون وسطي ، مدرسه دوم (seconda pratica) در اوايل باروك ، كه اشاره به نوع جديدي از رويكرد موسيقي به اشكال قديمي دارد ، و از طرف ديگر ، اين كلمه تقريبا 70 سال (همراه با آوانگارد ، البته) ، بنابراين اين عبارت به سختي مي تواند نوع خاصي از موسيقي را نام برد. من شخصاً عنواني را نمي شناسم كه كاملاً راضي كننده باشد ، اما از عبارت (كلاسيك – معاصر) متنفر نيستم. درست است كه اين عبارت ذاتاً متناقض است ، اما در نهايت مي توان آن را به عنوان يك اسم متناقض به معناي جامع تر ، ناديده گرفت.
رفيعي همچنين در پاسخ به اين سال كه آيا موسيقي معاصر ايران مي تواند هويت ملي پيدا كند يا موسيقي معاصر از مرزهاي ملي و فرهنگي فراتر مي رود: “اين نيز يك سوال بسيار پيچيده است و من فكر مي كنم اين سوال در نهايت مي تواند بيشتر تفسير شود.” معمولاً وقتي به زندگي نامه آهنگساز نگاه مي كنيد ، يكي از اولين چيزهايي كه نوشته مي شود مليت آهنگساز است ، بنابراين مليت احتمالاً مهم است. مليت ممكن است به دليل مدرسه تحصيلات مهم باشد ، اما ما مي دانيم كه همه كشورها مكتب خاص خود را ندارند ، اما احتمالاً آهنگسازاني در سراسر جهان هستند كه در نهايت آهنگسازان اين نوع موسيقي هستند ، بنابراين مليت براي اين گروه از آهنگسازان مهم است (كه آنها از كشورهايي مي آيند كه مدرسه خود را ندارند) چه؟ آيا در برخي از سطوح مي توان در همه آهنگسازاني كه مثلاً ايراني هستند زبان مشترك پيدا كرد و بر اساس همين زمينه مشترك در موسيقي خود از چيزي بنام هويت ملي صحبت كرد؛ پاسخ احتمال است. به نظر من ، از آنجا كه زبان اول همه آنها فارسي است ، شايد در پايان اين زبان چيزهاي مشتركي داشته باشد كه از مكانيسم ذهني نشأت گرفته و با زبان فارسي شكل گرفته باشد. با اين وجود ، اين امكان وجود دارد كه در لايه هاي عميق آثار اين هنرمندان در زمينه نظري مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.
سري اول اين مجموعه شامل 24 اثر از 22 آهنگساز است كه در مجموع شامل حدود دو ساعت موسيقي جديد براي سازهاي مختلف فلوت خانوادگي و در برخي موارد با صداهاي الكترونيكي است.
انتهاي پيام